روی یکی از مبلهای لابیِ هتل نشستهام. اتاق را تحویل دادهام، صورتحساب را پرداخت کردهام، و چمدانِ کوچکم کنار دستم آمادهی حرکت است. ولی مسئولِ پذیرش میگوید تاکسی یک ربع دیگر میرسد. این تأخیر اجازه میدهد کمی فکر کنم. مخصوصاً بعد از اتفاقات بیستوچهار ساعتِ گذشته که دارم سعی میکنم ازشان سر در بیاورم. تا […]
خوابِ خیال
|| دربارهی مجموعه داستانِ «دیوهای خوشپوش»، نوشتهی گلی ترقی || برای آندسته از مخاطبانی که گلی ترقی را فلسفهخوانی داستانسرا و قصّهنویس میدانند و طنز روان و زنانگی معتدل او را در بزرگ بانوی روح من، اتوبوس شمیران، خانهای در آسمان، من هم چه گوارا هستم، اتّفاق، جایی دیگر، دو دنیا و فرصت دوباره به […]