site logo
  • {ناداستان}
    • درباره‌ی ناداستان خلاق
    • انواع ناداستان خلاق
    • ناداستان خلاق در جهان
    • ناداستان خلاق در ایران
    • مرور کتاب‌های ناداستان
    • درباره جستار
    • جستارنویس‌ها
  • {داستان}
    • درباره‌ی داستان
    • گفتگو ، میزگرد و گزارش
    • داستان ایران
    • داستان جهان
    • مرورنویسی- داستان
    • آرشیو خوانی
  • {پوشه‌ها}
    • داستان شهری
    • زنان داستان‌نویس ایران
    • خاستگاه داستان کوتاه
    • جامعه‌شناسی ادبیات داستانی
    • ادبیات‌ درمانی
  • {رادیو جستار}
  • {خبر}
  • {درباره ما}
خانه > {ناداستان} > درباره‌ی ناداستان خلاق > «سنتی که باید احیا کرد»؛ درباره‌ی نامه‌نگاری ادبی از دیروز تا امروز
علی دهباشی

«سنتی که باید احیا کرد»؛ درباره‌ی نامه‌نگاری ادبی از دیروز تا امروز

۱۲ خرداد ۱۳۹۹  |  علی دهباشی

پیشینه‌ی نامه‌نگاری ادبی در ایران به گذشته‌های خیلی دور برمی‌گردد و در ادبیات چندهزارساله ما سابقه دارد؛ تا جایی که حتی به عنوان یک ژانر ادبی مطرح بوده. نگاهی به متون کلاسیک زبان فارسی و ردیابی نامه‌نگاری ادبی در این متون، این سابقه کهن را به ما نشان می‌دهد.

بدیهی است که نامه‌نگاری در هر زبان، با ویژگی‌های آن زبان نسبت مستقیم دارد و از این رو، واضح است که نامه‌نگاری ادبی در زبان فارسی نیز ویژگی‌های خاص خودش را دارد و با نامه‌نویسی در ادبیات سایر زبان‌ها از این جنبه متفاوت است. تفاوت شکل زندگی و دنیای ادبای هر کشور نیز از دیگر عناصر مهمی است که نباید از یاد برد.

وقتی می‌گوییم نامه یک ژانر ادبی است، یک معنایش این است که وسیله‌ای بوده برای کاری غیر از احوال‌پرسی. بنابراین در نامه‌های بینِ بزرگان ادبیات به یکدیگر، علاوه بر مسائل جاری، مسائل مختلف اجتماعی، فرهنگی و ادبی هم مطرح شده است. به عنوان مثال می‌توان به نامه‌های صادق هدایت اشاره کرد. در این نامه‌ها، هم خاطرات هدایت و هم دغدغه‌های او و مسائلی که این نویسنده با آن‌ها درگیر بوده، کاملاً نمود پیدا کرده.

نویسنده‌ی دیگری که نامه‌هایش اهمیت دارد و من ۹ جلد از نامه‌های او را فراهم کرده‌ام، محمدعلی جمالزاده است. مهم‌ترین مسأله‌ای که در مورد نامه‌های جمال‌زاده مطرح است و او را از این منظر در کانون توجه قرار می‌دهد، تعداد نامه‌های اوست. جمال‌زاده بیش از آثارش نامه نوشته و این خیلی مهم است. جمالزاده به‌عنوان کسی که دور از ایران است، بیشتر از تجربیاتش برای بیان استفاده می‌کند. بیان خاطره و تجربیات یک قرن زندگی را می‌توان در نامه‌های او مشاهده کرد. جمال‌زاده انتقاداتش در نامه‌هایش صریح نیست. چون به اصطلاح نمی‌خواسته دل کسی را بشکند! نامه‌های او بیشتر در جهت تشویق بوده؛ همچنان که در نامه‌ای که به آل‌احمد نوشته، به او گفته تو هم پیر خواهی شد و بیا ببینمت! اما جلال در نامه‌هایش به‌هیچ‌وجه در پِی تشویق نبوده. مثلاً در نامه‌اش به اصغر شیرازی، قصدش هشدار دادن است، بانگِ تعهد است. او قصد به دست‌ آوردن دلِ کسی را ندارد و حتی گاهی ممکن است موجب رنجش کسی هم شده باشد؛ که شده! در واقع نامه‌نگاری برای جلال آل‌احمد فرصتی بوده است که صراحت‌هایی که در مقالات هم دارد، به صورت مشدد در آن‌جا هم بیان کند. مسائل را صریح می‌دیده و بیان می‌کرده.‌ او منتقد بوده و در این انتقاد، برعکس جمال‌زاده که زبان ملایم و معتدلی داشته، می‌گفته باید صریح و چکشی حرف زد. جلال در نامه‌هایش کاری ندارد که به چه کسی می‌نویسد. صرفا از فرصت استفاده می‌کند برای بیان نظراتش. همان‌طور که در نامه به اصغر شیرازی می‌گوید این نامه را انگار برای خودم نوشته‌ام!

در مجموع در محتوای نامه‌هایی که بین این نویسنده‌ها رد و بدل می‌شود، دو نکته اهمیت دارد؛ یکی رابطه‌ای است که بین آن‌ها وجود دارد. یعنی نوع آشنایی‌شان؛ و دیگری اظهارنظرهای‌شان درباره‌ی مسائل مختلف. مثلاً نیما یوشیج اغلب نظراتش را در قالب نامه می‌نویسد. یا آل‌احمد -که هنوز خاطراتش منتشر نشده- نیز یکی دیگر از کسانی است که نامه‌هایش اهمیت دارد. نامه‌های آل‌احمد از نظر زمان یکی از بهترین نامه‌هاست. در غالب نامه‌های آل‌احمد، غیر از چندخط حال و احوال، باقی شرح روزگار است.

بسیاری از نامه‌هایی که امروز منتشر می‌شود، مثل نامه‌هایی که به ایرج افشار نوشته شده، عمدتاً مربوط به پنجاه سالِ پیش‌اند. گرچه ممکن است در این‌ سال‌ها هم نامه‌هایی منتشر شود اما واقعیت این است که با آمدن اینترنت و کامپیوتر، نوع روابط آدم‌ها با یکدیگر هم به‌طور کلی دست‌خوش تغییر شد. نامه‌ای که قبلاً شما به آمریکا پست می‌کردید، چندین روز طول می‌کشید؛ بنابراین در آن نامه همه‌چیزش فرق می‌کرد؛ اما امروزه نامه‌نگاری از طریق ایمیل باعث خشکاندن ذوق نامه‌نگاری بین ما شده و ویژگی ادبی خود را از دست داده به‌ندرت پیش می‌آید غیر از این باشد. چون ساختار ایمیل این‌طور است.

چندی پیش اداره پست فرانسه نامه‌ای از آلبر کامو به مادرش را چاپ کرده بود و از این طریق از شهروندان خواسته بود تا برای هم نامه بنویسند. چرا که دیگر این مسئله را رو به فراموشی می‌دانست. یعنی این مسئله در سطح جهان هم اتفاق افتاده است. مثلاً شما می‌بینید از فلان نویسنده‌ی ایران و یا غربی پنج جلد نامه باقی مانده است اما الان اگر بخواهید کلِ ایمیل‌های یک نویسنده را جمع‌آوری کنید، علاوه بر این‌که زیاد نخواهد شد، مطالب دندان‌گیری هم ندارد، چرا که برای ارسالش معمولا ذوقِ ادبی برخلاف گذشته به خرج نمی‌رود.

تجربه خود من هم نشان می‌دهد که در ایمیل حس و دغدغه آدم هم فرق می‌کند. کسی که برای من نامه می‌نویسد، لحن‌اش فرق می‌کند با وقتی که به من ایمیل می‌زند. در ایمیل همه می‌خواهند کوتاه و موجز بنویسند اما نامه‌ها اغلب مطول‌ترند. ایمیل اصول و ساختاری دارد که خودش را به ما تحمیل می‌کند؛ این تحمیل محتوا و ساختار ایمیل با نامه به کلی فرق می‌کند.

مسأله دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که در مورد نویسندگان ما کمتر شاهدیم که زندگی شخصی‌شان به صورت شفاف در نامه‌ها و خاطرات‌شان تبلور پیدا کند. نوشتن از زندگی شخصی هنوز برای ما ایرانی‌ها تابو است، انگار یک‌جور احساس ناامنی وجود دارد. البته ما شاعری مثل فروغ فرخ‌زاد را هم داریم که می‌نوشته از زندگی شخصی‌اش، جلال و هدایت هم در جاهایی تا حدی به این قضیه پرداخته‌اند. مثلاً آل‌احمد حتی دزدیدن جوراب از برادرش را نوشته که شاید یک جور او تابوشکنی به حساب آید؛ اما در مجموع نوشتن از زندگی شخصی چندان خوشایند ما ایرانی‌ها و منطبق با روحیات‌مان نبوده است.

ما اکبر رادی را هم داریم که از نامه به‌مثابه یک فرم ادبی بهره می‌برد. در حالی که با همه‌چیز زمانه خودش هم درگیر بوده است. دلیل اینکه نامه به‌مثابه فرم ادبی برای رادی موضوعیت پیدا می‌کند، به نظرم شخصیت اوست. شخصیت ادبی رادی، نامه‌هایش را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد. رادی می‌خواسته با نامه هم کارِ ادبی بکند. دیگران اغلب به نامه‌نوشتن فکر می‌کردند و لاغیر اما رادی عالماً و عامداً به یک فرم ادبی فکر می‌کرده. زندگی شخصی رادی هم به عبارتی ادبیت داشته و او همان‌طوری که حرف می‌زد بود، می‌نوشته است.

با توجه به امکانات تکنولوژیک مثل ایمیل و … به نظر می‌رسد دوره‌ی نامه‌نگاری به سرآمده. یعنی ظاهر قضیه چنین حکایت می‌کند؛ اما خب، این ربطی به امیدواری ما ندارد و معلوم است که ما دوست داریم دوره نامه‌نگاری ادبی سرنیامده باشد. امیدواریم جریان‌هایی به وجود بیایند و اتفاقاتی بیفتد که نامه‌نگاری احیا شود.

یک نکته هم وجود دارد که گاهی انتشار نامه‌های بزرگان را دشوار یا غیرممکن می‌کند و آن اینکه گاهی ناشران و یا ورثه نویسنده دیده‌اند چیزهایی هست که صلاح نیست منتشر شود. یا اشاره به آدم‌هایی شده که آن آدم‌ها هنوز زنده‌اند و طرح موضوع، می‌تواند برایشان مشکل‎آفرین شود. در حالی که نویسنده نامه زمانی که آن را می‌نوشته، هرگز به این نکات توجه نداشته، این یک اصل است و نباید فراموش کرد که تصوری مبنی بر چاپ وجود نداشته، نویسنده نامه نکاتی از زندگی خصوصی خود را گفته که به خاطر شرایط زمانه و یا آشنایان، نمی‌توان چاپش کرد. مثلاً داوری‌هایی که آل‌احمد درباره‌ی همسر، برادر و… کرده است قابل چاپ نیست، یا مثلاً به کسی حمله کرده که آن آدم الان در قید حیات نیست و نمی‌تواند از خودش دفاع کند. این‌ها همه‌ی مسائلی است که باید در زمینه نامه‌نگاری مورد توجه باشد.

#آل‌احمد #رادی #هدایت جمالزاده علی دهباشی نامه
نوشته قبلی: سرگذشت اجتماعی رمان در ایران (۱)
نوشته بعدی: «در اهمیتِ زبان»؛ درباره‌ی نامه‌های نیما یوشیج

نظرات: بدون پاسخ

پیوستن به: نظر خود را بگذارید لغو پاسخ

(به اشتراک گذاشته نخواهد شد)

تبلیغات

  • big_size-1.jpg
  • big_size.jpg

{آخرین اخبار}

  • «رها و ناهشیار می‌نویسم»؛ کتابی درباره‌ی هنر جستارنویسی
  • سمینار بابک احمدی با موضوع سویه‌های جستار
  • جستارخوانی در خوانش با حضور محسن آزرم
  • جزئیات روایت در فیلم مستند از زبان پیروز کلانتری

خبرنامه

برای دریافت آخرین اخبار با ثبت آدرس ایمیل خود در خبرنامه ما عضو شوید

© کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب این سایت نزد موسسه فرهنگی هنری خوانش ادب و هنر محفوظ بوده و استفاده از بخش یا تمامی مطالب این وب سایت بدون کسب اجازه کتبی ممنوع و دارای پیگرد قانونی است.

اطلاعات تماس

آدرس: خ بهار شمالی، کوچه بهشت، پلاک 11
تلفن : 5424 8849 021
تلگرام : 8501 123 0903
ایمیل : info@khaneshmagazine.com

logo-samandehi
KhaneshMagazine © 2019 | Design: Studioheh.com | Web Development: Farhad Mantegh