site logo
  • {ناداستان}
    • درباره‌ی ناداستان خلاق
    • انواع ناداستان خلاق
    • ناداستان خلاق در جهان
    • ناداستان خلاق در ایران
    • مرور کتاب‌های ناداستان
    • درباره جستار
    • جستارنویس‌ها
  • {داستان}
    • درباره‌ی داستان
    • گفتگو ، میزگرد و گزارش
    • داستان ایران
    • داستان جهان
    • مرورنویسی- داستان
    • آرشیو خوانی
  • {پوشه‌ها}
    • داستان شهری
    • زنان داستان‌نویس ایران
    • خاستگاه داستان کوتاه
    • جامعه‌شناسی ادبیات داستانی
    • ادبیات‌ درمانی
  • {رادیو جستار}
  • {خبر}
  • {درباره ما}
خانه > {پوشه‌ها} > جامعه‌شناسی ادبیات داستانی > سرگذشت اجتماعی رمان در ایران (1)
عباس میرزا

سرگذشت اجتماعی رمان در ایران (۱)

۱۱ خرداد ۱۳۹۹  |  معصومه فرید

پیدایش و تکوین رمان در ایران، مرهون مقدّماتی است که ریشه در دوران قاجار دارد. نهضت ترجمه‌ای که آغازگر آن عباس‌میرزا، پسر و ولیعهد فتحعلی‌شاه بود در سال‌های بعدِ حکومت قاجاریه ادامه یافت. به طور مثال، کنت‌مونت کریستو، به دستور ناصرالدّین شاه ترجمه‌ می‌شود و رمان سه تفنگدار، به دستور شخص مظفرالدّین شاه. یا اینکه محمدطاهر میرزا-پرکارترین مترجم عصر قاجار- ماهانه صدتومان مقرّری از مادر مظفرالدّین شاه برای ترجمه کتاب‌های فرانسوی دریافت می‌کرد.

ورود صنعت چاپ و امکان انتشار کتاب در همین دوران، اعزام دانشجو به خارج از کشور و تأسیس دارالفنون که به تکوین مفهوم مدرسه یاری رسانید و رفته رفته رشته‌های ادبی: زبان‌های فرانسه، فارسی و عربی، ادبیات خارجی  و فارسی و هنر نمایشی را در خود گنجانید از جمله عوامل مؤثر بر ظهور رمان‌نویسی در ایران بودند.

روشنفکران ایرانی در سال‌های بیداری ملّی با انواع جدید ادبی از راه فرانسه و روسیه آشنا شدند: نخستین ایرانیانی که رمان و نمایشنامه می‌نویسند یا روشنفکران و تاجر و مهاجرند (آخوندزاده، طالبوف، مراغه‌ای) و یا تبعیدی‌های سیاسی (میرزا حبیب اصفهانی، میرزا آقاخان کرمانی). اینان که با مهاجرت از محیط عقب‌مانده‌ی ایران به کشورهای پیشرفته‌تر، فرهنگ و ادبیّات ملّت‌های دیگر را درک کرده‌اند، اندیشه‌های پیشروترین قشرهای طبقه‌ی متوسط ایران-درباره‌ی قانون، ترقی صنایع، عظمت قشون و تشکیلات دولتی و اصلاحات دینی و فرهنگی- را مطرح می‌کنند؛ و ادبیّاتی پدید می‌آورند که به دلیل دلبستگی به انتقاد از ناروایی‌های اجتماعی و سنن خرافی، تفاوتی اساسی با ادبیّات پیشین دارد. نوشتن برای مردم کم‌سواد، نثر را از قالب‌های کهنه‌اش به در می‌آورد و قابلیّت‌های نو- مثل کاربرد در داستان و نمایشنامه و روزنامه – به آن می‌بخشد. میرزا فتحعلی آخونزاده، زین‌العابدین مراغه‌ای و طالبوف تبریزی هر سه متولد آذربایجان بودند و در آستانه‌ی مشروطه، آثار مهمی آفریدند که می‌توان از آن‌ها به عنوان مقدمه‌ی رمان فارسی یاد کرد.  رمان‌های این سه تن، حول محور انتقاد از فساد حاکمان، عقب‌ماندگی جامعه‌ی ایران در زمان قاجار و ریشه‌یابی علت این عقب‌ماندگی نوشته شده است.

تعدادی-البته محدود، آثار ادبی داستانی زمینه‌ی انقلاب مشروطه‌ی سال ۱۹۰۶ را فراهم آوردند، و با آن همراه شدند، که نشانگر پایان یک دوران تکاملی دیرپا در نثر فارسی و پیدایش نوع جدیدی از ادبیات است که به این شکل اروپایی‌شده در ادبیات فارسی شناخته‌شده نبوده است. سرنوشت این آثار نوظهور از قبیل کتاب احمد، سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم‌بیگ، مسالک‌المحسنین و سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی دقیقاً به تحوّلات اجتماعی جامعه در حال نزع قاجاریان بستگی دارد.

پیدایش رمان ایرانی محصول معنوی تفکّرات مشروطه‌خواهانه است… با پای نهادن طبقه‌ی متوسط به میدان اندیشه و هنر، و توسعه‌ی تدریجی خودآگاهی ملّی، مقدّمات ضروری پیدایش نخستین داستان‌های جدید ایرانی تدارک دیده می‌شود. نویسنده به جای آنکه به پشتگرمی اشراف بنویسد، خوانندگانی را در نظر دارد که می‌خواهند درباره‌ی زندگی و روزگار خود بخوانند. دیگر کلّی‌گویی بازاری ندارد و نویسنده به توصیف زندگی انسان منفرد در جامعه می‌پردازد. آفریده شدن رمان فارسی در این دوره نشان‌دهنده‌ی تغییری پردامنه در رابطه‌ی انسان ایرانی و جهان، و مقام فرد در جامعه است. رمان فارسی در هنگامه‌ی کوشش‌های طبقه‌ی متوسط ایران برای به دست آوردن جایگاه مناسبی در رابطه‌ی انسان ایرانی و جهان، و مقام فرد در جامعه است. داستان‌های مراغه‌ای و طالبوف با این پندار پایان می‌یابد: حکومت قانون می‌تواند با همان نظم کهنه برقرار شود؛ پنداری که خواست‌های طبقه‌ی متوسّط ایران را در خود نهان دارد… چنین است که آن‌ها می‌کوشند رجال دولتی را به انجام دادن اصلاحات برانگیزند، که البتّه مّوفق نمی‌شوند. تا اینکه انقلاب مشروطه‌ی سال ۱۲۸۵ شمسی، رویای آنان را عملی می‌سازد… امّا انقلاب مشروطه شکست می‌خورد… روشنفکران این دوره‌ی تحوّلی که نقش مؤثری در زمینه‌سازی و شکل‌گیری مشروطیّت دارند، متأثّر از خواست‌های عصر روشنگری اروپا، می‌خواهند نظم و قانون جانشین استبداد و قلدری شود و علم و معرفت به جای جهل و تیره‌اندیشی بنشیند؛ و روابط اجتماعی موجود به روابط اجتماعی بورژوایی تغییر کند. این مهم‌ترین خصلت‌های ادبیّات مشروطه، و از عمده‌ترین هدف‌های ادبیّات ایران تا سال‌های ۱۳۴۰ شمسی‌اند. در این دوره، نفی کهنه‌ها و پذیرش تازه‌ها، سبب شیفتگی متفکّران پیشرو ایران نسبت به فرهنگ و اندیشه‌ی اروپایی می‌گردد. همه چیز با معیارهای تجدّدطلبی سنجیده می‌شود و عقب‌ماندگی ایران مورد انتقاد قرار می‌گیرد.

ادامه دارد…

 

در عکس: عباس میرزا، پسر و ولیعهد فتحعلی‌شاه
انقلاب مشروطه تاریخ رمان در ایران جامعه شناسی ادبیات جامعه‌شناسی رمان رمان اجتماعی معصومه فرید
نوشته قبلی: «افسونِ رجعت به انزوا»
نوشته بعدی: «سنتی که باید احیا کرد»؛ درباره‌ی نامه‌نگاری ادبی از دیروز تا امروز

نظرات: بدون پاسخ

پیوستن به: نظر خود را بگذارید لغو پاسخ

(به اشتراک گذاشته نخواهد شد)

تبلیغات

  • big_size-1.jpg
  • big_size.jpg

{آخرین اخبار}

  • «رها و ناهشیار می‌نویسم»؛ کتابی درباره‌ی هنر جستارنویسی
  • سمینار بابک احمدی با موضوع سویه‌های جستار
  • جستارخوانی در خوانش با حضور محسن آزرم
  • جزئیات روایت در فیلم مستند از زبان پیروز کلانتری

خبرنامه

برای دریافت آخرین اخبار با ثبت آدرس ایمیل خود در خبرنامه ما عضو شوید

© کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب این سایت نزد موسسه فرهنگی هنری خوانش ادب و هنر محفوظ بوده و استفاده از بخش یا تمامی مطالب این وب سایت بدون کسب اجازه کتبی ممنوع و دارای پیگرد قانونی است.

اطلاعات تماس

آدرس: خ بهار شمالی، کوچه بهشت، پلاک 11
تلفن : 5424 8849 021
تلگرام : 8501 123 0903
ایمیل : info@khaneshmagazine.com

logo-samandehi
KhaneshMagazine © 2019 | Design: Studioheh.com | Web Development: Farhad Mantegh