site logo
  • {ناداستان}
    • درباره‌ی ناداستان خلاق
    • انواع ناداستان خلاق
    • ناداستان خلاق در جهان
    • ناداستان خلاق در ایران
    • مرور کتاب‌های ناداستان
    • درباره جستار
    • جستارنویس‌ها
  • {داستان}
    • درباره‌ی داستان
    • گفتگو ، میزگرد و گزارش
    • داستان ایران
    • داستان جهان
    • مرورنویسی- داستان
    • آرشیو خوانی
  • {پوشه‌ها}
    • داستان شهری
    • زنان داستان‌نویس ایران
    • خاستگاه داستان کوتاه
    • جامعه‌شناسی ادبیات داستانی
    • ادبیات‌ درمانی
  • {رادیو جستار}
  • {خبر}
  • {درباره ما}
خانه > {ناداستان} > مرور کتاب‌های ناداستان > اسم دوا، رسم صفا
پرویز دوایی

اسم دوا، رسم صفا

۲۳ شهریور ۱۳۹۹  |  علیرضا محمودی

درباره‌ی پرویز دوایی

سال‌هاست که پرویز دوایی از «اسم» به «رسم» کشیده شده، رسمی که چهل سال خواهان دارد. زیاد و جمعیت‌طور نه اما دائمی و بامعرفت. نامه‌های پی در پی پراگ یک فرستنده دارد، اما گیرنده‌اش نشان خانه‌های پرشماری است. این حال یکه برای دوایی حاصل جمع و تفریق زمان و مکانی است که برای اهل بخیه، سایه طوبی و آب زمزم است. همه‌ی پرویز دوایی ‌تا هزاروسیصدوپنجاه‌وسه فراموش شده. از فیلم‌نامه‌هایی که خاچیکیان و اکهارت ساختند کسی حرف نمی‌زند. نقدهای دوایی را نه کسی می‌خواند و نه کسی تدریس می‌کند. پاتوق‌ها و گعده‌ها و رفت‌وآمدها و رفقا و دفترِ مجله‌ها و دفترِ جشنواره‌هایی که دوایی به آن‌ها می‌رفت و می‌آمد یکی به یکی در کمد ساختمان‌ها و ذهن آدم‌ها مه و محو می‌شود. پیدا کردن دوایی قبل از«خداحافظ رفقا»، جستن آدمی است که زیر چنارهای «کاخ» و سایه‌های «کوشک» آخرین پرسه‌ها و نفس‌ها را زد و میان ایران و چک گم شد. آن شخصیت در صفحه‌آخر «سپیده و سیاه» خاک شد و کات به سیاهی و پایان.

اولین سال دهه شصت، پرویز دوایی شامل تولدی خاص می‌شود. کتابی خاص، انتشاراتی خاص، کتابفروشی خاص و کتابفروشِ خاص. «باغ» را انتشارات زمینه که در انقلاب نبود و در تجریش بود و ناشرش کریم امامی بود و کتابفروشش گلی امامی منتشر کرد. کتاب با جلد کاهی رنگش از همان اول بنای رویا را گذاشت. خاطرات و تصاویری از کودکی و نوجوانی مردی که روحش نه در زمان حال و گذشته که در رویایی از تهران راه می‌رود و عکس می‌گیرد و چیزکی می‌نوشد و چیزهایی می‌نویسد. خوانندگان در تهرانی که ریخت‌اش را شسته و پهن کرده کتابی را باز می‌کردند که در آن مردی از پراگ برای ما از خانه‌ها، آدم‌ها، خیابان‌ها، درخت‌ها، جوی‌ها و جریان‌های یک رویا می‌گوید. نه داستان است نه خاطره. تصویری مبهم که انگار از یاد خوش  یک خواب خوش زیر پلک پهن می‌شود. آن‌قدر خوش که ترس از دست رفتنش، آدم مجاب تعبیرش نمی‌شود.

رفقایی که باغ به دست‌شان می‌رسید، دست‌شان می‌آمد که «پسرخاله‌ایی» که از ایران به رسم جفا رفت حالا به یاد صفا برگشته است. او برای نسل خود ننوشت که همه ارجاعش نقشه تهران و بلدیه باشد. او بلدی رویابین شد تا برای نسل‌های اهل تخیل رویایی از تهران بسازد و رویای دوایی در شهر بی‌رویا خریدار پیدا کرد. نسلی که رویا در سال‌های انقلاب و جنگ برایش دریغ و حسرت شده بود، حالا روی خاک و خانه‌های تهران برای خودش رویا داشت. رویایی که دوایی در طول چهار دهه، کلمه به کلمه و نوشته به نوشته و کتاب به کتاب آن را ساخت. او کارمند دربند کانون و نویسنده آزاد مجلات نبود. او مستخدم زبان و کارگر سلیقه‌اش شد. دوایی به تهران برنگشت. تهران را ساخت. شهری پر از باغ و درخت. دوایی باغ ننوشت، باغ را ساخت و خودش شد مقیم آن. وقتی شهرش، در ذهن همه رویابین‌های مقیم مرکز و حومه، حال و جان گرفت، به درختان چنار تکیه داد لیموناد سرکشید و از گیشه‌ی رکس برای «شزم» و «بلای جان جاسوسان» بلیت لژ خرید. او از آن شهر برای اولین مطلب غیرسینمایی هر سال مجله سینمایی، چیز‌هایی می‌نویسد، کتاب‌های سینمای و غیرِ سینمایی ترجمه می‌کند. در فهرست پرفروش‌ها جا می‌شود و مثل یک مکان برای همنشینی با رویا به جذابیت پنهان شهر پراگ برای مسافران ایرانی تبدیل می‌شود. آن‌ها می‌خواهند جرعه‌ایی دوایی بنوشند و باز برگردند. در هر مرام و مسلکی چهل سال امتحان جواب دادن برای هر دوایی، کافی است.

 

منبع:

روزنامه‌ی همشهری، ۱۹ شهریور ۱۳۹۸

انتشارات زمینه باغ رویا سینما علیرضا محمودی پرویز دوایی
نوشته قبلی: کُلاژ شهر
نوشته بعدی: شهیون

نظرات: بدون پاسخ

پیوستن به: نظر خود را بگذارید لغو پاسخ

(به اشتراک گذاشته نخواهد شد)

تبلیغات

  • big_size-1.jpg
  • big_size.jpg

{آخرین اخبار}

  • «رها و ناهشیار می‌نویسم»؛ کتابی درباره‌ی هنر جستارنویسی
  • سمینار بابک احمدی با موضوع سویه‌های جستار
  • جستارخوانی در خوانش با حضور محسن آزرم
  • جزئیات روایت در فیلم مستند از زبان پیروز کلانتری

خبرنامه

برای دریافت آخرین اخبار با ثبت آدرس ایمیل خود در خبرنامه ما عضو شوید

© کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب این سایت نزد موسسه فرهنگی هنری خوانش ادب و هنر محفوظ بوده و استفاده از بخش یا تمامی مطالب این وب سایت بدون کسب اجازه کتبی ممنوع و دارای پیگرد قانونی است.

اطلاعات تماس

آدرس: خ بهار شمالی، کوچه بهشت، پلاک 11
تلفن : 5424 8849 021
تلگرام : 8501 123 0903
ایمیل : info@khaneshmagazine.com

logo-samandehi
KhaneshMagazine © 2019 | Design: Studioheh.com | Web Development: Farhad Mantegh