site logo
  • {ناداستان}
    • درباره‌ی ناداستان خلاق
    • انواع ناداستان خلاق
    • ناداستان خلاق در جهان
    • ناداستان خلاق در ایران
    • مرور کتاب‌های ناداستان
    • درباره جستار
    • جستارنویس‌ها
  • {داستان}
    • درباره‌ی داستان
    • گفتگو ، میزگرد و گزارش
    • داستان ایران
    • داستان جهان
    • مرورنویسی- داستان
    • آرشیو خوانی
  • {پوشه‌ها}
    • داستان شهری
    • زنان داستان‌نویس ایران
    • خاستگاه داستان کوتاه
    • جامعه‌شناسی ادبیات داستانی
    • ادبیات‌ درمانی
  • {رادیو جستار}
  • {خبر}
  • {درباره ما}
خانه > {داستان} > مرورنویسی- داستان > سپیدی پایان شب سیاه
دوازده نت برای سکوت

سپیدی پایان شب سیاه

۱۰ آبان ۱۳۹۸  |  سام حاجیانی
مروری بر مجموعه داستان «دوازده نت برای سکوت» نوشته‌ی کیوان صادقی

همان‌طور که روی جلد کتاب، در کنار عنوان، نوشته شده، «دوازده نت برای سکوت» نوشته‌ی کیوان صادقی، مجموعه‌ داستانی است به هم پیوسته. تمام قصه‌های این مجموعه آغاز و پایان و البته داستان خود را دارند و همچون اجزای یک پازل، در کنار هم، مجموعه‌ای پیوسته و منسجم را می‌سازند. مهم‌ترین نقطه‌ی اشتراک و دلیل اصلیِ پیوستگی این مجموعه داستان، شیراحمدِ افغان است؛ راوی اول شخصی که در هر دوازده قصه‌ی ‌مجموعه حاضر است و ناظر رفتار و اعمال شخصیت‌هایی که خودِ او داستان‌هایشان را روایت‌ می‌کند. شخصیت‌هایی که رانده‌شده‌اند و آخر خط‌شان شده ساختمانی در حال ساخت ‌و اتاق کارگری که هم جایی است برای جمع شدن و روایت داستان‌ها و هم یکی از نشانه‌های مهم تنهایی و سکوت در داستان‌های این مجموعه. «دوازده نت برای سکوت» روایت‌گر همین رانده‌شدن‌هاست و نویسنده توانسته با ظرافت اجزای داستان – مکان، راوی، شخصیت‌ها و توصیف‌ها – را به کار بگیرد و ضمن انسجام بخشیدن به ساختار این مجموعه داستانِ به هم پیوسته، تنهایی و سکوت را به تصویر بکشد. از قضا موفق به این کار شده است، ولی بارقه‌هایی پررنگ از امید هم در لایه‌های زیرین داستان‌ها به چشم می‌خورد؛ بارقه‌هایی از حرکت شخصیت‌ها و داستان‌ها از عمق تاریکی به سوی روشنی؛ روشنی و سپیدی که انگار در این مجموعه داستانِ سراسر تنهایی، حرف‌هایی برای گفتن دارند.
شیراحمد نگهبان ساختمانی نیمه‌کاره در خیابان هرمزانِ شهرک غرب است؛ منطقه‌ای اعیان‌نشین در تهران که به نظر می‌رسد نویسنده آن را هوشمندانه به عنوان مکان اصلی اتفاق‌های داستان‌ها انتخاب کرده است. شهرک غرب محله‌ای است در شمال غرب تهران و با این که در تقسیم‌بندیِ شهری جز منطقه‌های شهرداری است، ولی به صورت جداگانه فازبندی خود را دارد و از مرکزیت و هیاهوی تهران تا حدودی به دور است؛ محله‌ای مناسب برای نمایش تنهایی. البته در کنار این کارکردِ مکان در داستان‌ها، شغل شیراحمد هم مزید بر علت است. نگهبانی که در محله‌ای ایزوله، به اقتضای مسئولیتش از ساختمان هم نمی‌تواند خارج شود. همین هم شاید سبب شده تا نویسنده شانس راوی و قهرمان داستان بودن را به او بدهد. او که همیشه هست؛ شاهد داستان‌های و راویِ آن‌ها. ولی این شانس با تنهایی‌ای عجین است که انگار شیراحمد به آن محکوم است.
داستان‌های این مجموعه در کنار شیراحمد شخصیت‌های دیگری هم دارد که در چند داستان شاهد حضورشان هستیم و خود داستان‌هایی شنیدنی برای روایت کردن دارند. با شخصیت‌های دیگری هم روبرو می‌شویم که فقط در یک داستان حاضرند و قصه‌شان تمام می‌شود و می‌روند. ولی ویژگی مهم و اساسی‌ این شخصیت‌ها و دلیل اصلی در کنار هم قرار گرفتن‌شان همان رانده شدن است. همان تنهایی و سکوتی که همه را کشانده به این آخر خط. به ساختمانی نیمه‌کاره که ار نامش هم معلوم است. معلق است و نیمه‌کاره.
به سختی می‌توان «دوازده نت برای سکوت» را مجموعه داستانی با تمرکز بر شهر دانست ولی نمی‌توان نقش شهر را در آن نادیده گرفت. به بخشی از این نقش و کارکرد – انتخاب مکان اصلی داستان‌ها در محله‌ای ایزوله – اشاره شد. ولی نویسنده برای نمایش سکوت و تنهایی که شخصیت‌های داستان، به خصوص شیراحمد، در آن گرفتار آمده‌اند با تکیه بر افغان بودن شخصیت اصلی، از تمهیدی دیگر هم استفاده کرده است؛ غربت و دوری از وطن که شیراحمد با آن درست‌وپنجه نرم می‌کند؛ در سراسر این مجموعه شاهد رفت‌وبرگشت‌هایی میان تهران به عنوان مکان حال حاضر قصه‌ها و هرات به عنوان زادگاه و محل زندگی سابق شیراحمد و البته جایی که از آن رانده شده، هستیم. رفت‌وبرگشت‌هایی که با استفاده از تلویزیون و اخبار صورت می‌گیرند و شیراحمد با استفاده از این رسانه، به عنوان تنها همدمِ مدامش، در جریان آن‌چه در زادگاهش می‌گذرد قرار می‌گیرد و البته گاهی هم دست به مقایسه می‌زند تا شاید خود را تسکین دهد: «تهران با همه‌ی گرفتاری‌هایش می‌ارزید به شهری که هر لحظه باید منتظر باشی کنارت بمبی بترکد یا از آسمان راکت و خمپاره‌ای بیاید.»
تمام این تمهیداتی که کیوان صادقی به کار گرفته در ساخته شدن فضایی سراسر تنهایی و سکوت به خوبی در این مجموعه داستان عمل می‌کنند و داستان‌به‌داستان خواننده را پیش می‌برند تا شبکه‌ی معنایی را کامل کنند. با این که در تمام داستان‌ها شاهد مرگ یا فقدانیم، «دوازده نت برای سکوت» فقط داستان از دست دادن و از دست رفتن نیست و به نظر نمی‌رسد نویسنده فقط می‌خواسته روایت‌گر مرگ، فقدان، تنهایی و سکوت باشد. راویِ مشترک داستان‌های این مجموعه، با این که از زندگی در هرات ناامید شده و به تهران، با مشکلات خودش، پناه آورده، ولی امیدش را از دست نداده و منفعل نیست. بهترین نشانه برای این ادعا، روایت‌گری اوست و تلاشی که برای امید بخشیدن به شخصیت‌ها می‌کند. انگار شیراحمد بعد از سپری کردن شرایط بسیار دشوار – جنگ و بی‌خانمانی – حالا در زمان حال داستان زنده است تا روایت کند. همین امید و پویایی که در شخصیت اصلی داستان دیده می‌شود، به عنوان تمهیدی مهم که نویسنده از آن بهره جسته است، شبکه‌ی معنایی داستان‌ها را با ظرافت شکل می‌دهد؛ امید به زندگی و زنده ماندن درست جایی در تهِ ته خط. سکوت و هیاهو و مرگ و زندگی در کنار هم. تصویری که بیش از هر چیزی انسانی است. «دوازده نت برای سکوت» روایت‌گر تنهایی و بریدن از بندبندِ زندگی است و هم‌زمان تلاش برای زنده ماندن در دنیایی که تهران و هراتش با تمام تفاوت‌ها در نهایت به یک اندازه بی‌رحم است. چه در میان آتش جنگ باشد و چه در کمال آرامش. «دوازده نت برای سکوت» با صحنه‌ای درخشان پایان می‌یابد. شبی تاریک و فضایی که مرگ را تداعی می‌کند و یک‌باره خط نور ماشین‌ها پشت درخت‌های افرا که شب را می‌شکافد. شبی سیاه که پایانش انگار چاره‌ای جز سپید بودن ندارد.

داستان دوازده نت برای سکوت سام حاجیانی مجموعه داستان کیوان صادقی
نوشته قبلی: خلوت منصفانه
نوشته بعدی: درباره‌ی «بعد از تابستان»؛ غزاله علیزاده

نظرات: بدون پاسخ

پیوستن به: نظر خود را بگذارید لغو پاسخ

(به اشتراک گذاشته نخواهد شد)

تبلیغات

  • big_size-1.jpg
  • big_size.jpg

{آخرین اخبار}

  • «رها و ناهشیار می‌نویسم»؛ کتابی درباره‌ی هنر جستارنویسی
  • سمینار بابک احمدی با موضوع سویه‌های جستار
  • جستارخوانی در خوانش با حضور محسن آزرم
  • جزئیات روایت در فیلم مستند از زبان پیروز کلانتری

خبرنامه

برای دریافت آخرین اخبار با ثبت آدرس ایمیل خود در خبرنامه ما عضو شوید

© کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب این سایت نزد موسسه فرهنگی هنری خوانش ادب و هنر محفوظ بوده و استفاده از بخش یا تمامی مطالب این وب سایت بدون کسب اجازه کتبی ممنوع و دارای پیگرد قانونی است.

اطلاعات تماس

آدرس: خ بهار شمالی، کوچه بهشت، پلاک 11
تلفن : 5424 8849 021
تلگرام : 8501 123 0903
ایمیل : info@khaneshmagazine.com

logo-samandehi
KhaneshMagazine © 2019 | Design: Studioheh.com | Web Development: Farhad Mantegh