ایدههایی در باب نقد «شمیم بهار» دربارهی «جلال آلاحمد» همهچیز از یک اعلان آغاز شد؛ دکتر «ناصر وثوقی»، از انشعابیون حزب توده و همراه با نیروی سوم –جریانِ خلیل ملکی- پس از کودتا، وقتی غبارِ حادثه خوابید، مجلهی «اندیشهوهنر» را بهراه انداخت –فروردین ۱۳۳۳-، نشریهای در حوزهی عمومی، با مطالبی عمدتا اقتصادی، سیاسی و […]
آن جانِ پنهان، دمیده در کاغذها
نامهای به احمد اُخوت، نویسندهی کتابِ «ای نامه!» عرضِ سلام از راهِ دور، و بعد، اُمیدوارم که خوب باشید آقای اُخوتِ نازنین. حتما بهیاد دارید که تماس گرفتم و گفتم پروندهای داریم دربارهی نامهنویسی ادبی در ایران و خواستم که با شما، گفتوگویی داشته باشم در این زمینه، یا جستاری بنویسید. و گفتم علتِ مزاحمتام […]
او شانه به شانهی جاودانگان ایستاده است
محمد تقوی از «هوشنگ گلشیری» میگوید سالِ ۱۳۷۹، سالِ بدی برای ادبیات ایران بود، سالِ وداع و مرگ بود، سالِ تلخ از دست دادنها؛ احمد شاملو، نصرت رحمانی و هوشنگ گلشیری را یکجا و به فاصلهی چند ماه از یکدیگر، در این سال از دست دادیم، سه بزرگِ بیبدیل را. دو نفر از تبارِ شعر […]
قصهپردازی، بحران و سیاست
دربارهی دو داستان از هوشنگ گلشیری هوشنگ گلشیری در داستانِ کوتاهنویسی، به عقیدهی موافقم و منتقدانش، داستان معاصر فارسی را چند گام به پیش بُرد و از این نظر، هیچ کم از همتایان معاصرِ جهانیاش ندارد، اگر تا به امروز در سطحِ جهان کار او آنطور که باید و شاید دیده نشده، ایراد از […]