مردی که احتمال میرود به بیماری سختی مبتلا باشد، در حالی که از بیمارستان بیرون میآید، خودش را با این کلمات دلداری میدهد: «تو توی نیویورک هستی، شهر خودت». نام فیلم «هانا و خواهرانش» (وودی آلن، ۱۹۸۶) است و گویندهی این جملات کسی نیست جز خود وودی آلن، در نقش میکی. قصهی پرماجرای آلن و […]
گزارشهای یک کاراگاه از کاربیکار شده که به بهانه پروندهای دنبال روح یک مقتول میگردد
|
فرشته اسدزاده
در ادامهی پروندهی شهر و سینما، به سراغ فضای حاکم بر فیلمهای «نوآر» رفتهایم که مطمئناً بخش زیادی از رازآلودگیشان به پرسهزنی در شهر و لوکیشنهای متروک و دورافتاده وابسته است. در این مطلب، به سبک و سیاق کارآگاههای کمحرف و تنهای فیلمهای نوآر که مشاهداتشان را ثبت میکنند، راوی هم پرسهزنیهای خود را به […]