آرشیوخوانی – دوم
سیدفرزام حسینی
الف
هر هفته، در این بخش از سایت، صفحاتی از یک نشریه و یا حتی کتابی قدیمی را، که در دسترس عموم نباشد، از آرشیو شخصیمان اسکن میکنیم و با مقدمهای مختصر انتشار میدهیم، چرا؟ به همین دلیل ساده که اندکی پرسه زده باشیم در تاریخِ مطبوعات و ادبیات ایران و شاید در دلِ این پرسهزدنها، ایدههای تازهای را پیدا کنیم، یا حتی نویسنده یا متنی فراموششده را به یاد بیاوریم و… . درنهایت، هرچه نتیجه باشد، چیزی جز پرسهزنی و عیان کردن تکهای از تاریخ گذشتهی مطبوعات و ادبیات این سرزمین نیست، همین اما خوش است.
ب
هفتهنامهی «خوشه» یکی از اتفاقهای مبارکِ دههی چهل خورشیدیست در مطبوعات ایران. و البته با ذکرِ این نکتهی ضروری که خوشه در این دهه متولد نشد، بلکه نخستین شمارهاش در اسفند ماهِ ۱۳۳۴ و به صاحبامتیازی دکتر امیرهوشنگ عسگری به انتشار رسید، دکتر عسگریِ سیاستمدار که پیشتر و از سالِ ۱۳۳۲ سردبیرِ مجلهی فردوسی بود و دو سال پس از عهدهداریِ این مسئولیت، به فکر تاسیس مجلهای به نام و کامِ خودش افتاد و اینگونه، خوشه پا به عرصه گذاشت. اما آنچه از تاریخِ مطبوعات برمیآید، خوشه در تمام سالهای دههی سی و بعدها نیمهی دههی چهل چندان نشریهی قابل اعتنایی نبوده، و البته از منظرِ ترویج و اشاعهی اندیشههای نو، وگرنه لابد در سنتِ مطبوعات پاورقی و شاید مردمپسند، اسمی و رسمی داشته که تا سالها دوام آورده است. اما به هر صورت، آنچه ما امروز، بیش و پیش از هر چیزی از خوشه میشناسیم، شنیدهایم و یا احیانا خواندهایم، به دو دورهی مشهور خوشه برمیگردد، یعنی دورههای سردبیریِ حسین سرفراز و احمد شاملو از ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۸. پیش از این دو شخصِ شخیص هم البته چهرههای مطرحی نظیر احمد سروش، قاسم صنعوی، منوچهر شفیانی و… دیگرانی دستاندرکارِ این مجله بودند، اما حقیقت امر در این دو دوره بود که خوشه مروج و مدافع هنر و ادبیاتِ نو شد و بالندگی رسید. در دورهی سرفراز حالوهوای مجله اساسا تغییر کرد و بخشهای تازهای به آن اضافه شد که نشان از هوشِ سرشارِ این سردبیرِ کهنهکارِ مطبوعات داشت، ازجمله بخشِ «هوای تازه» با مسئولیت اسماعیل نوریعلاء. و نامِ نوریعلاء خود در آن دوره مساویست با نوجویی و خلاقیت. و پس از سرفراز و نوریعلاء هم که شاملو میرسد به خوشه و ابتدا صفحاتی برای ترویجِ هنر و ادبیات مدرن در اختیار اوست و سپس، سُکانِ سردبیری مجله را برعهده میگیرد و احتمالا امروز بسیاری کسان نامِ خوشه را به اعتبار نامِ شاملو میشناسند و آن شبهای معروفِ شعر خوشه که کتابش همچنان پُرخواننده و مرجع است. و جالب اینکه در دورهی سردبیری سرفراز و شاملو، درعینِ حالی که چهرههای بزرگ ادبیات و روزنامهنگاری آن دوران حضوری ثابت داشتند، جوانان بسیاری هم معرفی شدند و مجالی برای حضور و معرفی پیدا کردند. شاید به همین خاطر همین گردهمآیی و تاثیرگزاریِ این هفتهنامه بود که در نهایتِ امر، در اسفندِ ۱۳۴۸، خوشه به دستورِ محرمعلیخان توقیف شد و از ادامهی کار باز ماند. باری، توضیح کارِ خوشه و اهمیتش بماند برای وقتی دیگر که کم نیست و به دقت باید بررسی شود.
آنچه اما برای دومین بخشِ آرشیوخوانی از خوشه برگزیدهام، از نخستین شمارهی سردبیریِ حسین سرفراز است، به تاریخِ سیاُم بهمن ماهِ ۱۳۴۵، و آن هم به قلمِ روزنامهنگارِ صاحبسبک، دکتر صدرالدین الهی. سرفراز که گویی میخواست قدمِ اول را محکم بردارد، از دوستش الهی خواست تا مطلبی خواندنی برای نخستین شماره آماده کند و چنین هم شد؛ آنچه میخوانید از صدرالدین الهی –که یکی از برجستهترین روزنامهنگاران تاریخ مطبوعات ماست- گزارش-پرترهایست که او از سید ضیاءالدین طباطبائی مردِ مرموز سیاست ایران به دست میدهد، بخوانید و از قلم و نگاهِ دقیق و نکتهسنجِ الهی لذت ببرید، و اصلا چرا این گزارش را یک ناداستانِ درجهیک ندانیم؟ با دانستههای امروزین ما از این فُرم نوشتاری، «طرحی از سیمای سید ضیاء» ناداستانی درخشان است.
قسمتی از این مجله را میتوانید در این فایل ببینید:
نظرات: بدون پاسخ