site logo
  • {ناداستان}
    • درباره‌ی ناداستان خلاق
    • انواع ناداستان خلاق
    • ناداستان خلاق در جهان
    • ناداستان خلاق در ایران
    • مرور کتاب‌های ناداستان
    • درباره جستار
    • جستارنویس‌ها
  • {داستان}
    • درباره‌ی داستان
    • گفتگو ، میزگرد و گزارش
    • داستان ایران
    • داستان جهان
    • مرورنویسی- داستان
    • آرشیو خوانی
  • {پوشه‌ها}
    • داستان شهری
    • زنان داستان‌نویس ایران
    • خاستگاه داستان کوتاه
    • جامعه‌شناسی ادبیات داستانی
    • ادبیات‌ درمانی
  • {رادیو جستار}
  • {خبر}
  • {درباره ما}
خانه > {ناداستان} > درباره جستار > وقتی از جستار حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟
saul leiter

وقتی از جستار حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟

۰۴ آبان ۱۳۹۸  |  مهگل جابرانصاری

پاسخ به این پرسش، در نگاه اول، بسیار ساده و چه‌بسا ناامیدکننده است، زیرا تعریف دقیقی برای جستار وجود ندارد و تنوع متونی که زیر چتر این واژه قرار می‌گیرند، آن‌قدر زیاد است که هر گونه تلاش برای تعریف آن، در نهایت، اگرچه مانع از آب درآید به هیچ وجه جامع نخواهد بود. از این رو، می‌توان جستار را به بیماری سرطان تشبیه کرد که گرچه علت مشخص و معلومی ندارد، شامل مجموعه‌ای از تغییرات سلولی در بدن است که وقتی در بدن بیماری دیده می‌شود، آن بیمار مبتلا به سرطان تشخیص داده می‌شود. جستار نیز مانند سرطان دارای یک تعریف کلی است که آن را از سایر اشکال نوشتن جدا می‌کند.

لغتنامه‌ی آکسفورد جستار را این‌گونه تعریف می‌کند: «نوشته‌ی کوتاهی درباره‌ی موضوعی خاص». مشکل بتوان با استفاده از این تعریف متن جستاری را از متن غیرجستاری جدا کرد، زیرا داستان کوتاه و مقاله و حتی خلاصه‌ی کتاب نیز می‌تواند در این دسته قرار گیرد و بلاخره هر متنی که فکر و شعوری پشتش باشد، در مورد موضوعی است؛ چه کوتاه باشد و چه بلند. توجه به این نکته، این‌ موضوع که جستار نوعی ناداستان است و نه داستان نیز آنچنان مفید واقع نمی‌شود زیرا اکنون، ژانر ناداستان خلاق (Creative Nonfiction) به عنوان یکی از فرم‌های ادبی و حتی داستانی در سراسر دنیا شناخته شده است و جستار نیز در زیرمجموعه‌ی این ژانر قرار می‌گیرد. آلدوس هاکسلی، جستارنویس مشهور انگلیسی، نیز جستار را این‌گونه تعریف می‌کند: «نوعی دستگاه ادبی که با استفاده از آن می‌توان در مورد تقریباً هر موضوعی کم و بیش هرچیز گفت.» از این تعریف نیز تنها این نتیجه بر می‌آید که به نوع خاصی از نثر، نثر ادبی، که شامل مطالبی در مورد موضوع خاصی باشد، جستار می‌گویند. اما با این تعریف می‌توان متونی مثل «مراقبه‌های پراکنده‌ی» فرانسیس بیکن و «طغیان پراکنده‌ی ذهن» ساموئل جانسون را نیز جستار به حساب آورد.

پیش از این‌که بیش از این سردرگم شویم، بد نیست نگاهی به ریشه‌ی کلمه‌ی «Essay» و منشأ پیدایش این فرم از نوشتار بیندازیم.
«جستار»، معادل فارسی واژه‌ی انگلیسی «Essay» و به معنای تفحص، بحث، جستجو و کاوش است. با این وجود، وقتی که در لغتنامه‌ی آکسفورد به مدخل «Essay» مراجعه می‌کنیم، در می‌یابیم که این کلمه از ریشه‌ی لاتین گرفته شده است و در اصل، به معنای «ارزیابی کیفیت چیزی» یا «وزن کردن و سنجیدن» است. اکنون، دارای دو معنی است؛ به عنوان اسم به معنی «نوشته‌ی کوتاه درباره‌ی موضوعی خاص»، و به عنوان فعل به معنی «سعی و تلاش برای انجام دادن کاری». جالب است بدانیم که «Essay» در آغاز چه به شکل فعل و چه به شکل اسم، تنها به معنی دوم به کار می رفته است. بنابراین وقتی که اولین بار مونتنی (Montaigne)، فیلسوف فرانسوی دوره‌ی رنسانس و پایه‌گذار جستار به‌مثابه‌ی فرم ادبی، برای عنوان کتابش که مجموعه‌ای از نوشته‌های کوتاه و بلند درباره‌ی موضوع‌های مختلف بود، کلمه‌ی «Essay» را به کار برد، به احتمال زیاد مرادش تلاش و کنکاشی در آن موضوع ها بوده است که در عین حال، به گفته‌ی خودش، «برخی از جنبه‌های شخصتیی‌ام و جنبه‌های طنزم» نیز در آن‌ها مشهود است. بنابراین می‌توان گفت که نوشته‌های کوتاه و بلند مونتنی تلاش او برای واکاوی چندین موضوع متفاوت و ارائه‌ی نوعی سنجش و قضاوت (نظرگاه) درباره‌ی آن‌ها، به سبک خاص خودش بوده است.

کسی نمی‌داند که اطلاق معنی «نوشته‌ی کوتاه در باب موضوعی خاص» به کلمه‌ی «Essay» دقیقاً چه زمانی صورت گرفته است؛ ولی بدون شک، در طول مسیر ادامه‌ی سنت ادبی که از مونتنی آغاز شده، بوده است و بنابراین پدیده‌ای نسبتاً جدید و مدرن تلقی می‌شود.

با توجه به سابقه‌ی چندین صد ساله‌ی جستار به عنوان فرمی ادبی، اکنون، در زبان انگلیسی انواع مختلف جستار دارای واژه‌های تخصصی مربوط به نوع خود هستند؛ تا آنجا که متون تحقیقی دانشگاهی و حتی متون مشق شبی دبیرستانی – که در آن از دانش‌آموز می‌خواهند طبق اصول مقاله‌نویسی و تفکر انتقادی نظر یا درک خود را از موضوعی بنویسد و نمره بگیرد (چون در سیستم آموزشی ما چنین چیزی وجود ندارد، معضل نام‌گذاری روی آن نیز خود به خود رفع می‌شود!) ـ نیز نوعی از «Essay» محسوب می‌شوند. اما در زبان فارسی، غالباً، وقتی می‌گوییم «جستار»، منظورمان این دسته از متون نیست. این‌ها را معمولاً «انشاء» یا «مقاله» یا «پژوهش دانشگاهی» یا «گزارش» یا «یادداشت» یا … می‌نامیم. غالباً، منظورمان از «جستار» همان «تلاش نویسنده برای واکاوی یک موضوع و ارزش‌گذاری روی آن از دیدگاه منحصر به خودش» است، حال، این جستار هر چقدر شخصی‌تر باشد، وجود روایت و سایر عناصر داستانی در آن پررنگ‌تر است.

 

photo by Saul Leiter
جستار مهگل جابرانصاری مونتنی ناداستان ناداستان خلاق
نوشته قبلی: گزارش جشن اختتامیه اولین جایزه جستار خوانش
نوشته بعدی: زمینه‌های ادبی و اجتماعی اولین داستان‌های کوتاه‌ آمریکایی

نظرات: بدون پاسخ

پیوستن به: نظر خود را بگذارید لغو پاسخ

(به اشتراک گذاشته نخواهد شد)

تبلیغات

  • big_size-1.jpg
  • big_size.jpg

{آخرین اخبار}

  • «رها و ناهشیار می‌نویسم»؛ کتابی درباره‌ی هنر جستارنویسی
  • سمینار بابک احمدی با موضوع سویه‌های جستار
  • جستارخوانی در خوانش با حضور محسن آزرم
  • جزئیات روایت در فیلم مستند از زبان پیروز کلانتری

خبرنامه

برای دریافت آخرین اخبار با ثبت آدرس ایمیل خود در خبرنامه ما عضو شوید

© کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب این سایت نزد موسسه فرهنگی هنری خوانش ادب و هنر محفوظ بوده و استفاده از بخش یا تمامی مطالب این وب سایت بدون کسب اجازه کتبی ممنوع و دارای پیگرد قانونی است.

اطلاعات تماس

آدرس: خ بهار شمالی، کوچه بهشت، پلاک 11
تلفن : 5424 8849 021
تلگرام : 8501 123 0903
ایمیل : info@khaneshmagazine.com

logo-samandehi
KhaneshMagazine © 2019 | Design: Studioheh.com | Web Development: Farhad Mantegh