site logo
  • {ناداستان}
    • درباره‌ی ناداستان خلاق
    • انواع ناداستان خلاق
    • ناداستان خلاق در جهان
    • ناداستان خلاق در ایران
    • مرور کتاب‌های ناداستان
    • درباره جستار
    • جستارنویس‌ها
  • {داستان}
    • درباره‌ی داستان
    • گفتگو ، میزگرد و گزارش
    • داستان ایران
    • داستان جهان
    • مرورنویسی- داستان
    • آرشیو خوانی
  • {پوشه‌ها}
    • داستان شهری
    • زنان داستان‌نویس ایران
    • خاستگاه داستان کوتاه
    • جامعه‌شناسی ادبیات داستانی
    • ادبیات‌ درمانی
  • {رادیو جستار}
  • {خبر}
  • {درباره ما}
خانه > {پوشه‌ها} > داستان شهری > رمان و شهر تجاری در قرن 19
دنیل دفو

رمان و شهر تجاری در قرن ۱۹

۱۱ شهریور ۱۳۹۸  |  پروین سهیلی

دفو اولین کسی بود که آن‌چه را امروز به یک اصل بدل شده، مشاهده و درک کرد: این‌که در جامعه‌ی پیش‌بازاری، پول تابعِ قدرت است، اما در جامعه‌ی بازاری، قدرت دنباله‌رو پول است. اما رفاهی که دفو در شهر به تصور می‌کشد، در میان کسانی که در روستا باقی مانده بودند، به یک اندازه تقسیم نشد. برخی از خانواده‌های زمین‌دار (مانند دوک‌های شهرهای لیدز، دوون و مارلبرو و کنت‌های شهرهای پمبروک، برادفورد و پورتلند) ثروتشان را با سرمایه‌گذاری در تجارت جدید، یا مانند خاندان راسل، با سرمایه‌گذاری در شرکت های جدید سهامی، حفظ کردند. دیگران موقعیتشان را با وصلت با طبقه‌ی نوکیسه حفظ کردند (مثل ازدواج نوه‌ی دوک بدفورد با نوه سِر جان اسپنسر، تاجر اهل لندن، یا ازدواجِ لرد آکتون شروپ‌شر با دخترِ زرگری از اهالی خیابان لیدن هال). با وجود این نمونه‌ها، با تغییر مرکز ثروت از طبقه‌ی زمین‌دار به طبقه‌ی تجاری شهری، که بیشتر ثروتمند بودند تا اشراف‌زاده، نوعی انقلاب طبقاتی رخ داد. در حال حاضر، تنها پیشینه‌ی ۲۰۰ اشراف‌زاده به پیش از سال ۱۸۰۰ بازمی‌گردد. در سال ۱۸۰۲، فقط هفده تن از نوادگان پسری جیمز یکم در قید حیات بودند.

نکته‌ی مهم اینجاست که بسیاری از املاک اربابی توسط خاندان‌های نوکیسه‌، مانند خاندان‌های کلایو، پیت و گروسونور، تصاحب گردید؛ و تعدادی از املاک و مستغلات قدیمی ارزش‌شان را از دست دادند، زیرا مرکز ثروت از روستا به شهر تغییر یافته بود. این شرایط، تحت تاثیر روند تبدیل کشتزارها و مراتع عمومی و نامحصور به کشتزارهای محصور کوچک و بزرگ در اروپا، در سال‌های ۱۷۶۰ و ۱۸۴۵، بدتر شد و آخرین مستاجران و کشاورزان خرده‌مالک را نیز از زمین‌ها بیرون راندند و از آنجایی‌که دیگر نیاز چندانی به نیروی کار در مزارع نبود، بسیاری از آن‌ها را به شهرها فرستادند. در پی این روند، زمین‌های جدید شخم زده شدند و نیاز به تامین و ذخیره‌ی مواد غذایی افزایش یافت، اما این زمین‌خواری تحت تاثیر احتکار در تجارت بود و از سوی نظام سیاسی و حقوقی جدید، حمایت می‌شد.

تقریباً در همۀ رمان‌های حوالی نیمۀ دوم قرن هجدهم، دست کم، به یکی از این مسائل پرداخته شده بود. رمان کلاریسا (۱۷۴۷-۴۸)، اثر ساموئل ریچاردسون، بیشترین اطلاعات را در این‌باره بیان کرده است. در این رمان، خاندان هارلو، از اعضای طبقه‌ی تجاری جدید، می‌خواستند کلاریسا با خانواده‌ی متمکن دیگری ازدواج کند تا از این طریق، دارایی‌هایشان را افزایش دهند و بیشتر ادعای اشراف‌زادگی کنند. تقریباً همه‌ی اتفاقاتِ این رمان در عمارتی اربابی رخ می‌دهد، برخلاف رمان‌های‌ شهری- مانند تام جونز اثر هِنری فیلدینگ و سرگذشت خانواده‌ی ویکفیلد اثر گلداسمیت- که به سرگذشت زنانی می‌پردازد که آن‌ها ربوده‌ و به شهر آورده‌اند یا این‌که خودشان از روستا به سوی شهر گریخته‌اند و در شهر، تجربیات تلخی را پشت سر نهاده‌اند. ممکن است برخی تام جونز را یک کلاریسای دیگر بدانند، البته اگر داستان از زاویه‌ی دید سوفیا روایت شود؛ یا این‌که تام جونز و کلاریسا را شبیه به سرگذشت خانواده‌ی ویکفیلد تلقی کنند، به شرطی که اسکوایر وسترن یا آقای هارلو می‌توانستند احساسات دخترِ از دست‌رفته را مانند رورند پریمروز بیان کنند.

براساس چنین طرز فکری، بسیاری از این رمان‌ها موقعیت روایی مشابهی را در چارچوب خانه‌ای اربابی‌، که تحت تاثیرِ شهر تغییر یافته است، بیان می‌دارند. در رمانِ تام جونز، تالار پارادایس بدون تغییر باقی مانده است و، در کنار ارباب آلورتی، چارچوب اخلاقی مرجعی تلقی می‌گردد که رمان همواره به آن اشاره می‌کند- درست مانند عمارت اربابی و شخصیت آقای نایتلی  در آثار جین آستن. در رمان کلاریسا، اتفاق متفاوتی  در حال وقوع است و داستان، در نهایت، به مانند گوتیک آغازین پایان یافت.

کتاب‌های بسیاری درمورد پیدایش رمان گوتیک در این دوران نگاشته شده است، اما تا جایی که می‌دانم، هیچ‌یک از این آثار به رابطه‌ی میان پیدایش شهر جدید، کاهش و زوال املاک و مستغلات (اموال غیرمنقول) و پیدایش رمان گوتیک اشاره‌ای نکرده‌اند. این موضوع برای من عجیب است، چرا که بسیاری از این رمان‌ها (تا جایی که به یاد می‌آورم، قلعه‌ی اوترانتو (۱۷۶۴)، اثر والپول، اسرار آدولفو (۱۷۹۴)، اثر رادکلیف و کلیب ویلیامز (۱۷۹۴) اثر گادوین) درمورد اتمام دوران اربابی و زوال عمارت اربابی سخن می‌گویند و ریشه‌ی بسیاری از بدی‌ها و مصیبت‎‌ها را در شهر می‌پندارند.

الگوهای روایی این رمان‌ها و دیگر رمان‌های گوتیک بسیار شبیه به یکدیگر هستند. زمان داستان به زمانی در گذشته بازمی‌گردد- در قصری اعیانی و باشکوه یا خانه‌ای اربابی رخ می‌دهد- که دستخوش زوال و ویرانی شده است و در آن، رنگ و بوی مرگ به مشام می‌رسد. گسستِ رابطه‌ی میان گذشته و آینده به دلیل ادعایی فریبنده درمورد عمارتی اربابی است که مالکان جدیدی پیدا کرده‌ است؛ این مالکان جدید، معمولاً تاجرانی ثروتمند یا از طبقه‌ی تجار هستند. گاهی هم عمارت اربابی به دست طبقه‌های شهری جدید، مانند عیاش‌هایی که قلب سخت و عفت خدشه‌دارشان حاصل منش شهری‌شان است، به زور تصاحب شده. نتیجه‌ی نهایی این است که نسل جدید دنیای پدرانشان را بر هم زده‌اند و نفرین بر سرزمین سایه افکنده است؛ نفرینی که سِیر طبیعی همه‌چیز را به گونه‌ای اسرارآمیز، و گاه ماوراء‌الطبیعه، مختل نمود.

هم‌زیستی میان شهر و روستا از هم پاشید. رمان گوتیک حاصلِ برگردانِ نشانه‌های تاریخی این از هم پاشیدگی به زبان ادبیات است. اگر رابطه‌ی میان شهر و روستا برهم بخورد، آنچه در زیر پوست شهر رخ می‌دهد، به یک اندازه، مشوش و تشویش‌آفرین است. شهر خودش را از درون ویران می‌کرد. در یک سیستم تجاری، همه‌چیز به متاع قابل فروش بازمی‌گردد؛ به عنوان مثال، متاع فروشی مال فلاندرز و رکسانا جسمشان است. کسانی که نمی‌توانند با سیستم تجاری هماهنگ شوند، بی‌خانمان و آواره می‌شوند، مانند کلنل جک و مال فلاندرز، و اغلب، دست به سرقت و جنایت می‌زنند، مانند کاپیتان سینگلتون. شهر سعی دارد بر طبیعت مسلط گردد تا انرژی آن را مهار و تبدیل به سود و منفعت کند. لندن، به عنوان یک سیستم، هر چیز بی‌استفاده و بی‌منفعتی را از خود می‌رانَد. در نتیجه، ما حس بازمانده‌های انسانی را داریم، محصولاتِ نگون‌بخت و بد اقبالِ شهر. این رانده شدن معمولاً به دنیای جدید منتهی می‌گردد: در مستعمره‌های آمریکا، مانند مال فلاندرز و کلنل جک؛ یا در آفریقا، برزیل و دریای جنوبی، مانند کاپیتان سینگلتون؛ یا در قاره‌ی اروپا، مانند رکسانا. از این‌رو، لندنِ داستان‌های دفو به سوی دنیایی میل می‌کند که مواد خام، فلزات گران‌بها، برده‌ها و نیروی کار را برای مستعمراتش از آن‌ها تامین می‌کند و کالای تجاری و  کسانی که از اجتماع رانده شده‌اند را به آن‌جا می‌فرستد؛ این دنیا، معمولاً، همان جهانِ توسعه نیافته است.

 

منبع: نشانه‌های شهری و ادبیات شهری: شکل ادبی و سیر تاریخی نوشته‌ی ریچارد لهان

 

برای مطالعه‌ی بیشتر درباره‌ی رمان مال‌ فلاندرز، اثر دنیل دفو، این صفحه را ببینید:

https://khaneshmagazine.com/1398/06/%da%86%d9%87%d8%b1%d9%87%e2%80%8c%db%8c-%d9%88%d8%a7%d9%82%d8%b9%db%8c-%d9%85%d8%a7%d9%84/

 

Photo: Daniel Defoe
a Foundling Daniel Defoe Jane Austen Samuel Richardson The History of Tom Jones اسرار آدولفو تام جونز جین آستن دفو رادکلیف رمان گوتیک ساموئل ریچاردسون سرگذشت خانواده‌ی ویکفیلد قلعۀ اوترانتو مال فلاندرز هنری فیلدینگ والپول کلاریسا کلیب ویلیامز گادوین گلداسمیت
نوشته قبلی: سیر تحول داستان کوتاه در آمریکا
نوشته بعدی: داستان کوتاه «مرحله‌ی دو»؛ پیتر آبراهامز

نظرات: بدون پاسخ

پیوستن به: نظر خود را بگذارید لغو پاسخ

(به اشتراک گذاشته نخواهد شد)

تبلیغات

  • big_size-1.jpg
  • big_size.jpg

{آخرین اخبار}

  • «رها و ناهشیار می‌نویسم»؛ کتابی درباره‌ی هنر جستارنویسی
  • سمینار بابک احمدی با موضوع سویه‌های جستار
  • جستارخوانی در خوانش با حضور محسن آزرم
  • جزئیات روایت در فیلم مستند از زبان پیروز کلانتری

خبرنامه

برای دریافت آخرین اخبار با ثبت آدرس ایمیل خود در خبرنامه ما عضو شوید

© کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب این سایت نزد موسسه فرهنگی هنری خوانش ادب و هنر محفوظ بوده و استفاده از بخش یا تمامی مطالب این وب سایت بدون کسب اجازه کتبی ممنوع و دارای پیگرد قانونی است.

اطلاعات تماس

آدرس: خ بهار شمالی، کوچه بهشت، پلاک 11
تلفن : 5424 8849 021
تلگرام : 8501 123 0903
ایمیل : info@khaneshmagazine.com

logo-samandehi
KhaneshMagazine © 2019 | Design: Studioheh.com | Web Development: Farhad Mantegh